خراب کاری خرابکاری اخلال، تخریب، ویرانگری، نظم ستیزی، هرج ومرج طلبی، افساد، فساد، کارشکنی ادامه... اخلال، تخریب، ویرانگری، نظم ستیزی، هرج ومرج طلبی، افساد، فساد، کارشکنی فرهنگ واژه مترادف متضاد